English Persian Dictionary - Beta version
 
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
| Help | About | Careers
 
Home | Forum / پرسش و پاسخ | + Contribute | Users
Login | Sign up  
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (5464 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English Persian Menu
masculinerhme U قافیه کلماتی که نه به eبلکه بهجای تکیه دار منتهی میشود
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
feminine rhyme U قافیه وروی قافیه وردیف
expansion bearing U تکیه گاهی که موجب حرکت طولی یا دورانی میشود
Paregmenon U [کنار هم گذاشتن کلماتی که از یک ریشه اند]
procedure word U کلماتی که قبل از شروع مکالمه مخابره می شوند
accent با تکیه تلفظ کردن تکیه دادن
accenting U : با تکیه تلفظ کردن تکیه دادن
accented با تکیه تلفظ کردن تکیه دادن
accents U : با تکیه تلفظ کردن تکیه دادن
line haul U خط رابط بین کلماتی که نصف ان در سطر بعد واقع شده
enclitic U متکی به کلمه قبلی کلمهای که تکیه ندارد و یااگر دارد تکیه اش رابکلمه پیش از خود میدهد ودر تلفظ بدان کلمه می چسبد
no later than <adv.> U منتهی
at the latest [postpositive] <adv.> U منتهی
at the utmost U منتهی
by <adv.> U منتهی
at latest U منتهی
acrophony U صدای حرف اول کلماتی که معرف خود ان کلمه باشدمانند صدای a درالف
pinnacles U منتهی درجه
conduce U منتهی شدن به
on monday at latest U منتهی تا دوشنبه
pinnacle U منتهی درجه
supreme U منتهی افضل
terminate in U منتهی شدن به
terminates U خاتمه دادن منتهی
terminated U خاتمه دادن منتهی
terminate U خاتمه دادن منتهی
cuspidate U منتهی به نوک تیز
at f. U منتهی خیلی باشد
maximum U منتهی درجه بزرگترین
ship's rail U راه اهن منتهی به کشتی
westernmost U واقع در منتهی الیه غرب
lead in U چیزی که به چیز دیگری منتهی شود
meiosis U تغییرات متوالی هسته که منتهی به تشکیل سلول جدیدمیگردد
rimeless U بی قافیه
rhymes U قافیه
rhyming U قافیه
rhyme U قافیه
rimeless or rhyme U بی قافیه
rime U قافیه
top U روش نوشتن برنامه ها که کل سیستم به بلاکها یا کارهای ساده تقسیم میشود. دو واحد بلاک نوشته میشود وپیش از پردازش آزمایش میشود با بعدی
rhymes U قافیه ساختن
rhymes U هم قافیه شدن
rhumer U قافیه پرداز
rhyme scheme U قافیه بندی
rimer U قافیه پرداز
rimer or rhymer U قافیه پرداز
rimy U قافیه دار
rhyming U هم قافیه شدن
to give rimes U قافیه شدن
rime U هم قافیه شدن
rhyme U قافیه ساختن
rhyming U قافیه ساختن
rhyme U هم قافیه شدن
verseman U قافیه پرداز
rhymester U قافیه ساز
verser U قافیه پرداز
stress verse U قافیه مشدد
stress verse U قافیه موکد
To miss the bus . To slip up . U قافیه را باختن
versification U قافیه سازی
versifier U قافیه پرداز
blank verse U شعر بی قافیه
to put in rime U قافیه ناقص
crambo U بازی قافیه جویی
versification U شاعری قافیه پردازی
internal rhyme U قافیه ماقبل اخر
rime U قافیه دار کردن
rime U سخن قافیه دار
rime U نظم قافیه ساختن
rhythmization U سجع و قافیه سازی
rhyming U شعر سخن قافیه دار
to rime away one's time U وقت خود را به قافیه سازی
rhymes U شعر سخن قافیه دار
hai ku U شعر بی قافیه سه سطری ژاپنی
rhyme U شعر سخن قافیه دار
The two are rhyming words . U این دو لغت هم قافیه هستند
blank verse U شعر بی قافیه پنج وزنی
I am in a tight corner . I am hard put to it . U قافیه برمن تنگ شده است
sector U دیسکی که محلهای شروع شیار آن توسط سوراخهایی یا علامتهای فیزیکی دیگر روی دیسک نشان داده میشود و وقتی که دیسک ساخته میشود تنظیم میشود
sectors U دیسکی که محلهای شروع شیار آن توسط سوراخهایی یا علامتهای فیزیکی دیگر روی دیسک نشان داده میشود و وقتی که دیسک ساخته میشود تنظیم میشود
universal U آنچه از همه جا اعمال میشود یا در هر جایی استفاده میشود یا برای چندین کار استفاده میشود
rondelet U غزل تهلیل دار دو قافیه هفت بندی
rimester U قافیه ساز شاعر بی استعداد وکم مایه شاعرک
trochee U وتد یا قافیه دو هجایی که هجای اولش بلند یا موکدوهجای دومش کوتاه یاخفیف باشد
echoing U هر حرفی که به ترمینال برسد برگردانده میشود و صحت آن بررسی مجدد میشود
echo U هر حرفی که به ترمینال برسد برگردانده میشود و صحت آن بررسی مجدد میشود
echoed U هر حرفی که به ترمینال برسد برگردانده میشود و صحت آن بررسی مجدد میشود
echoes U هر حرفی که به ترمینال برسد برگردانده میشود و صحت آن بررسی مجدد میشود
forms U ابتدای فایل که ذخیره میشود و همزمان با متن چاپ میشود
formed U ابتدای فایل که ذخیره میشود و همزمان با متن چاپ میشود
form U ابتدای فایل که ذخیره میشود و همزمان با متن چاپ میشود
perfoliate U درباب برگی گفته میشود که ساقه اش فاهرا ازتوی ان رد میشود
stock watering U سهام تاسیسات گرانقیمتی رابا قیمت اختیاری در بورس فروختن که مالا" به تقلیل قیمت سایر سهام منتهی شود
average U متوسط زمانی لازم از وقتی که تقاضا فرستاده میشود و داده برگردانده میشود
averaged U متوسط زمانی لازم از وقتی که تقاضا فرستاده میشود و داده برگردانده میشود
trace U نقاط قط ع انتخابی که برنامه اجرا درآنجا توقف میشود و ثبات بررسی میشود
averaging U متوسط زمانی لازم از وقتی که تقاضا فرستاده میشود و داده برگردانده میشود
traced U نقاط قط ع انتخابی که برنامه اجرا درآنجا توقف میشود و ثبات بررسی میشود
traces U نقاط قط ع انتخابی که برنامه اجرا درآنجا توقف میشود و ثبات بررسی میشود
averages U متوسط زمانی لازم از وقتی که تقاضا فرستاده میشود و داده برگردانده میشود
loads U برنامه کاپیوتری که در حا فظه اصلی باز میشود و سپس به صورت خودکار اجرا میشود
load U برنامه کاپیوتری که در حا فظه اصلی باز میشود و سپس به صورت خودکار اجرا میشود
free verse U شعر ازاد وبی نظم وقاعده شعر بی قافیه
soft U دیسکی که سکتورها با آدرس شرح داده میشود و کد شروع هنگام فرمت روی آن نوشته میشود
softer U دیسکی که سکتورها با آدرس شرح داده میشود و کد شروع هنگام فرمت روی آن نوشته میشود
dummy U متغیری که مط ابق با اصول زبان تنظیم میشود. ولی در زمان اجرای برنامه جایگزین میشود
dummies U متغیری که مط ابق با اصول زبان تنظیم میشود. ولی در زمان اجرای برنامه جایگزین میشود
softest U دیسکی که سکتورها با آدرس شرح داده میشود و کد شروع هنگام فرمت روی آن نوشته میشود
throughput U نرخ تولید ماشین یا سیستم که به عنوان کل اطلاعات مفید که در یک زمان پردازش میشود اندازه گیری میشود
suffix notation U عملیات ریاضی که به صورت منط ق نوشته میشود و نشانه پس از عددی که عمل روی آن انجام میشود می آید
town fog U نوعی مه یخ مانند که دردرجه حرارت خیلی پایین تولید میشود و معمولا درشهرهای پر جمعیت دیده میشود
seconded U که هنوز استفاده میشود و دوباره فروخته میشود
masters U و وقتی کامپیوتر روشن میشود بار میشود.
mastered U و وقتی کامپیوتر روشن میشود بار میشود.
master U و وقتی کامپیوتر روشن میشود بار میشود.
seconding U که هنوز استفاده میشود و دوباره فروخته میشود
seconds U که هنوز استفاده میشود و دوباره فروخته میشود
second U که هنوز استفاده میشود و دوباره فروخته میشود
to rime one word with another U یک کلمه رابا کلمه دیگر قافیه اوردن
workgroup U خصوصیتی که به بستههای نرم افزاری استاندارد اضافه میشود که باعث کارایی بهتر آن در گروه کاربران شبکه میشود
fax U کارت آداپتور که وارد یک حفره بزرگ میشود و باعث میشود کامپیوتر داده فکس را ارسال و دریافت کند
faxed U کارت آداپتور که وارد یک حفره بزرگ میشود و باعث میشود کامپیوتر داده فکس را ارسال و دریافت کند
faxing U کارت آداپتور که وارد یک حفره بزرگ میشود و باعث میشود کامپیوتر داده فکس را ارسال و دریافت کند
faxes U کارت آداپتور که وارد یک حفره بزرگ میشود و باعث میشود کامپیوتر داده فکس را ارسال و دریافت کند
lolled U لم تکیه
atonic U بی تکیه
emphasis U تکیه
accenting U تکیه
reliance U تکیه
lolling U لم تکیه
accents U تکیه
lolls U لم تکیه
leaning U تکیه
loll U لم تکیه
unaccented U بی تکیه
accumbency U تکیه
accent U تکیه
leanings U تکیه
enclitic U بی تکیه
recumbency U تکیه
accented U تکیه
horned scully U مانع افقی زیرابی که برای سوراخ کردن بدنه کشتیهاکار گذاشته میشود و معمولابا بتون و تیراهن ساخته میشود
auto U کلمه رمز و نام کاربر که پس از تمام شدن صفحه وقتی توسط یک سیستم از راه دور تقاضا میشود ارسال میشود
standard U نامهای که بدون تغییر به متن اصلی فرستاده میشود ولی سپس با درج نام و آدرس افراد مختلف مشخص میشود
standards U نامهای که بدون تغییر به متن اصلی فرستاده میشود ولی سپس با درج نام و آدرس افراد مختلف مشخص میشود
autos U کلمه رمز و نام کاربر که پس از تمام شدن صفحه وقتی توسط یک سیستم از راه دور تقاضا میشود ارسال میشود
support bearing U تکیه گاه
anchorages U تکیه گاه
slump over U تکیه زدن
anchorage U تکیه گاه
anchor U تکیه گاه
stand U تکیه گاه
to base one self U تکیه کردن
propping U تکیه گاه
propped U تکیه گاه
prop U تکیه گاه
bearing U تکیه گاه
mahlstick U تکیه دست
fulcrum U تکیه گاه
maulstick U تکیه دست
support roller U تکیه گاه
reclined U تکیه کردن
recline U تکیه کردن
insists U تکیه کردن بر
insisting U تکیه کردن بر
insisted U تکیه کردن بر
insist U تکیه کردن بر
reclines U تکیه کردن
rest U تکیه دادن
rest U تکیه گاه
point of support U تکیه گاه
postpositive U الحاقی و بی تکیه
relying U تکیه کردن
rely U تکیه کردن
relies U تکیه کردن
relied U تکیه کردن
rests U تکیه گاه
rests U تکیه دادن
saddle bearer U تکیه گاه
accentual U تکیه دار
bridge seat U تکیه گاه
lean U تکیه کردن
lean U تکیه زدن
leaned U تکیه کردن
leaned U تکیه زدن
backrest U تکیه گاه
catch-phrases U تکیه کلام
anchoring U تکیه گاه
leans U تکیه کردن
counterfort U دیوار تکیه
anchors U تکیه گاه
arm rest U تکیه گاه
stayed U تکیه مهار
stay U تکیه مهار
heel rest تکیه گاه
to throw oneself on U تکیه کردن بر
catch-phrase U تکیه کلام
bolster U تکیه دادن
support U تکیه گاه
boilerplate U تکیه کلام
bolstered U تکیه دادن
Recent search history Forum search
4واژه ی مناسب فارسی برای Archetype??
4واژه ی مناسب فارسی برای Archetype??
4واژه ی مناسب فارسی برای Archetype??
4واژه ی مناسب فارسی برای Archetype??
1popsicle
1construed
1The outright abolition of the death penalty.
2میشود جواب دهید برای په جواب flower bed را پیدا نکردیم
2میشود جواب دهید برای په جواب flower bed را پیدا نکردیم
1whatever vehicle you drive all its handling characteristics are affected by the load you carry including passengers
more | برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Perdic.com